سوار بر اسب بی غبار
عاشقانه تاختم
تا بر آستان وصال بوسه زنم
بی هیچ راهنمائی و نشانی!
و در انبوه تاریکی!
از بی کسی
ساعتها،روزها،هفته ها،ماهها!
سراسر در تاریکی!
تاختم!
تاختم!
و اکنون بی گرد راه رسیده!
لذت وصال را چشیده!
آری شوق وصال را دوست دارم ،نه بیم فراق!
سر مست بودم ازشوق وصال!
بی آن که بدانم!
هم سفرم شد بیم فراق!
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 310