به آن لبخندت که چون لبخند گلهاست / به رخسارت که چون مهتاب زیباست
به گلهای بهار عشق و مستی / به قرآنی که آن را میپرستی
قسم ای نازنین تا زنده هستم / تو را من دوست دارم میپرستم
درون کلبه تاریک و تارم / تویی تنها چراغ روزگارم
کبوترهای شعرم تیر خوردند / نمیبینی که عمری بی قرارم
عشق شیرین...برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 324
به اندازه ی کلاغ ها که کاج را دوست دارند…
به اندازه ی دختر کوچولویی که عروسکش را دوست دارد…..
به اندازه ی پسر کوچولویی که آرزوی پلیس شدن را دوست دارد…..
به اندازه ی آفتابگردانی که آفتاب را دوست دارد…..
به اندازه ی بچه ها که عمو پورنگ را دوست دارند…..
به اندازه ی بزرگتر ها که تام و جری را دوست دارند…..
به اندازه ی مادر بزرگ که تسبیحش را دوست دارد……
به اندازه ی دانش آموزی که روز آخر امتحانات را دوست دارد……
به اندازه ی شاعری که لحظه ی سرودن را دوست دارد…..
به اندازه ی مادری که عروسی تنها پسرش را دوست دارد…..
به اندازه ی کودکی که دست تکان دادن برای هواپیما را دوست دارد…..
و….
همیشه دوستت دارم….
عشق شیرین...برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 294
تقدیر را سرشته ام ، با اولین کلام تو
از عاشقی نوشته ام ، با اولین کلام تو
.
تفسیر می کنم تو را بین تمام قصه ها
از زندگی گذشته ام ، با اولین کلام تو
.
تعبیر می کنی مرا با حرف های ناب خود
افسانه ها نوشته ام ، با اولین کلام تو
.
من لحظه ای برای تو هرگز نمی دهم به غیر
بیگانه را بکشته ام ، با اولین کلام تو
.
لغزید پای رفتنم ، در کوچه های بی کسی
گوشم به در ، نشسته ام ، با اولین کلام تو
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 286
سوار بر اسب بی غبار
عاشقانه تاختم
تا بر آستان وصال بوسه زنم
بی هیچ راهنمائی و نشانی!
و در انبوه تاریکی!
از بی کسی
ساعتها،روزها،هفته ها،ماهها!
سراسر در تاریکی!
تاختم!
تاختم!
و اکنون بی گرد راه رسیده!
لذت وصال را چشیده!
آری شوق وصال را دوست دارم ،نه بیم فراق!
سر مست بودم ازشوق وصال!
بی آن که بدانم!
هم سفرم شد بیم فراق!
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 308
كه به دل تنگی من می خندد
که به حرف دل نالایق من می رنجد
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 280
غـــــــــــم دل با که بگويم که مرا يارى نيست
جز تـــــــــو اى روحِ روان، هيچ مددکارى نيست
غم عشق تو به جان است و نگويم به کسى
که در اين بــــــــاديه غمزده، غمخوارى نيست
راز دل را نتوانــــــــــــــــــم به کسـى بگشايم
که در اين ديــــــــــــر مغان رازنگهدارى نيست
ساقى، از ساغـــــر لبـــــريز ز مـــى دم بـربند
که در اين ميکـــــده مىزده، هشيارى نيست
درد من، عشق تــــــو و بستر من؛ بستر مرگ
جز تواَم هيچ طبيببــــــى و پــــــرستارى نيست
لطف کن، لطف و گـــــــذر کن به سر بـــالينم
که به بيمــــــــــارى من جان تو، بيمارى نيست
قلـــــــــم ســـــرخ کشم بر ورق دفتر خويش
هان که در عشق من و حُسن تو، گفتارى نيست
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 309
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .
به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:"متشکرم".
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از 2 ساعت دیدن فیلم و خوردن 3 بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :"متشکرم " .
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .
بقیه داستان رو در ادامه مطلب بخوانید.
ادامه مطلب :
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 297
از زندگي خسته شده بود.... شقيقه هاش تير مي کشيد .. بي تفاوت به ديوار سفيد خيره شده بود... چقدر خسته بود... از نگاهش پيدا بود. تنها اوميدانست...
چقدر دوستش داشت؟ جواب اين سوال را نمي دانست اما کسي در درونش فرياد ميزد يک دنيا اما دنيا به چشمش کوچک بود...به اندازه ي تمام ثانيه هايي که با ياد او.فکر او صداي او زندگي کرده بود... اما باز هم کم بود چون همه ي انها به نظرش به کوتاهي يک روياي شيرين بي بازگشت بود.... هر اندازه که بود.مطمعن بود که ديگر بدون او حتي نفس هم برايش سنگين خواهد بود و مي دانست ديگر بي او زندگي چيزي کم دارد به رنگ عشق!
برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 289
اس ام اس عید سعید فطر
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صدشکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
اس ام اس ها در ادامه مطلب
عشق شیرین...برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 316
شیوانا جعبه ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه وطلا را به خانه زنی با چندین بچه قد ونیم قد برد . زن خانه وقتی بسته های غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویی از همسرش و گفت: ای کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردی بودند. شوهر من آهنگری بود ، که از روی بی عقلی دست راست ونصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگری از دست داد و مدتی بعد از سوختگی علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید
عشق شیرین...برچسب : نویسنده : الی emf بازدید : 308